آنارکو کاپیتالیسم ,سرمایه داری ناب اما در مخالفت با دولت در جهت آزای مطلق برای رشد سرمایه فردی است . آنارکو کاپیتالیسم هدفش قدرت بخشیدن هر چه بیشتر به مالکیت خصوصی و بازار آزاد است.
آنارکو-کاپیتالیسم از آنجا که سرمایهداری ذاتاً اقتدارگرایانه است، شکلی از آنارشیسم نیست.آنارشیسم اساسا ضد قدرت, اتوریته و اقتداراست و مخالف با قدرتی است که در جهت خدمت به دولت یا حزب یا فرد یا در خدمت مذهب یا سرمایه داری باشد که بنابراین آنارکو لیبرالیسم ارتباطی با آنارشیسم ندارد(هر چند که نام آنارکو را به یدک می کشد) و صرفا ضد دولت بودنش هم به دلیل آنست که طرفداران آنارکو کاپیتالیست ها خواهان القای قدرت از دولت و انتقال قدرت به فرد در جهت توسعه مالکیت خصوصی و بازار آزاد در جهت سرمایه داری افسارگسیخته و کاملا آزاد هستند.
آنارکو کاپیتالیسم تقدم سرمایه بر انسان ,طبیعت و همه موجودات زنده است اما این در حالی است که آنارشیسم بر اساس تقدم انسان و آزادی فردی او, طبیعت و حیوانات بر سرمایه است.در آنارکو کاپیتالیسم رشد افسارگسیخته سرمایه و سرمایه داری هدف غایی و نهایی است آنهم در جهت افزایش هرچه بیشتر ثروت فردی است.
در یک جامعه آنارکو-کاپیتالیستی، اجرای قانون، دادگاهها و همه خدمات دیگر، به جای دولت و به واسطه دریافت مالیات، توسط رقابت کنندگان با بودجه خصوصی فراهم میشوند و پول نیز از طریق بخش خصوصی و به طور رقابتی در یک بازار آزاد فراهم میشود. نتیجتاً فعالیتهای شخصی و اقتصادی زیرمجموعه آنارکو-کاپیتالیسم در چهارچوب قوانین خصوصی تنظیم میشود و نه از طریق سیاستگذاری. در یک تعریف کلی و خلاصه شده میتوان گفت آنارکولیبرالیسم از مالکیت خصوصی بی قید و شرط در یک جامعه سرمایه داری دفاع میکند و هدف اصلی آن می باشد ولی این در حالی است که آنارشیسم هدفش رهایی بشریت و بها دادن به آزادی فردی , طبیعت و حیوانات و ضد سرمایه داری و دولت است.
در سیاست واقعا موجود گرایش آنارکوکاپیتالیسم رو می شه در احزاب راست افراطی ضدمداخله گری دولت در انباشت سرمایه مثل حزب چای آمریکا دید.
حزب چاي آمريكا نماينده آنارکو-کاپیتالیسم است و بنیان گذاران و حامیان این حزب مخالف هر نوع برنامه بزرگی هستند که دولت آنها را اداره کند. به این دلیل لغو قانون جدید رفرم بیمه بهداشتی در رأس برنامههای آنهاست. از بین بردن وزارت آموزش و پرورش به این دلیل توجیه میشود که دولت نمیتواند و نباید برنامههای آموزشی را در اختیار داشته باشد. یکی از مهمترین مسائل نظریهی تکامل است. به نظر بسیاری از حامیان «حزب چای»تدریس تئوری تکامل در مدارس مخالف با نظریه مذهبی است. این افراد همچنین مخالف وزارت حفاظت محیط زیست بوده معتقدند قوانین محدود کننده برای شرکتهای خصوصی و سرمایه داران بزرگ مانند شرکتهای نفتی نباید وجود داشته باشد. در بسیاری از موارد آنها معتقدند تصمیم گیری باید بعهده ایالات باشد نه دولت فدرال.
بهگفتهٔ کریستینا بوتری، یکی از اعضای اولیه جنبش اعتراضی چای، حزب چای هرگز درصدد نبوده که تبدیل به یک حزب رسمی سوم (بعد از احزاب جمهوریخواه و دموکرات) یا نوعی نهاد سیاسی رسمی شود بلکه اعضای آن میخواهند که بر احزاب موجود تاثیر بگذارند. اعضای این حزب میدانند با چه چیزی مخالفاند اما بر این که چگونه اندیشههایشان را محقق کنند، اتفاق نظری ندارند. به گفتهٔ او حزب چای فاقد رهبریست. اگرچه سارا پیلین و گلن بک چهره شاخص شبکه فاکسنیوز از حمایت وسیعی در جنبش چای برخوردارند اما سخنگوی این حزب نیستند و آن را رهبری نمیکنند. بوتری این حزب را نامتمرکز، متشکل از شبکهای از گروههای کوچک محلی با هویت و اولویتهای گوناگون و اصول مالی واحد و بدون مرامنامه و اساسسنامه توصیف میکند.
نظام جلالی 16.10.2013
انارکو چپ ها متوجه نیستن که با نفی سرمایه داری به همون قدرت های سوسیالیستی سرمایه دار تبدیل میشند حداقل در انارکو کاپیتالیست ما سرمایه داری رو برای نزدیک شدن به عدالت و برابری اصلاح خواهیم کرد اتفاقا انارکو کاپیتالیست ها بیشتر از جریان های دیگر مخالف نظام سرمایه داری موجود هستند بعد نفی قدرت امکان پذیر نیست همیشه مردمان ضعیف تر وقوی تر وجود خواهند داشت و عدالت به معنی برابری نیست به معنی سود بردن هردو طرف و نبود بدبختی هست انارکوچپ ها در جامعه انارشیستی برای رشد و ترقی ان ناچار به انباشت ثروت و سرمایه میشن و طبقه ی جدیدی از سرمایه دارا بوجود میاد همانند دولت های سوسیالیستی الان که در دنیا وجود دارد حداقل در بازار ازاد همه به صورت یکسان قابلیت رشدو رقابت برابر و ازاد رو خواهند داشت و ظلم و بی عدالتی کمتر میشود.
پاسخحذفسلام
پاسخحذفدر اصل هیچ تفاوتی بین آنارشیست های چپ و راست وجود نداره و همه طیف بر عدم زور و اجبار تاکید دارند و گرچه بهره کشی و استثمار رو بعضی بد میدونند ولی در آنارکوکاپیتالیسم این عمل با توافق طرفین صورت گرفته و در نبود دولت کارگران همیشه میتوانند با روش های گوناگون هزینه زور را زیاد کنند و خودشان مالکیت ابزار تولید را در دست بگیرند و در کل آنارشیست های غربی به مالکیت تمایل بیشتری دارند