دکتر حفیظ شریعتی سحر
نگران اعتصاب کنندگان دانشجویم، بوی توطه می شنوم
زمزمه می شود که دیشب می خواستند به دانشجویان حمله کنند و مانند سیمین بارکزی به زور به اعتصاب آنان پایان دهند. گفته می شد که می خواستند حمله خود ساخته یی انتحاری و یا حمله از نوع طالبانی بسازند و دانشجویان را مجبور کنند که به اعتصاب شان پایان دهند.
امشب زمزمه است که فردا سه تظاهرات سازمان دهی شده است:
یکی علیه قانون دفاع از حقوق زنان از طرف دانشگاه کابل.
دو: تظاهرات از طرف دانشگاه کابل و دانشکده علوم اجتماعی به حمایت از رییس دانشکده علوم اجتماعی که باید بر کنار می شد.
سه: تظاهرات علیه واژه دانشگاه که به عقیده ای برخی غیر ملی و غیر اسلامی است و از طرف دشمنان افغانستان دکته می شود.
این تظاهرات سازمان یافته اند. برای گمراه کردن افکار عمومی و کم رنگ جلوه دادن اعتصاب دانشجویان. این تظاهرات و بهانه های مانند این ها می توانند توطه خطرناک باشند. اوضاع داخلی را به بحرانی شدن نزدیک کنند. از طرف دیگر، فردا این سه تظاهرات با هم گره می خورند و سازمان دهی شده بحران و آشفتگی ایجاد می کنند.
در نتیجه، نظم به هم می خورند. عده ای به جان هم می افتند. جمعی به دانشجویان حمله می کنند. همه چیز به هم می ریزد. پولیس حمله می کند و به خاطر ناامن بودن جایگاه اعتصاب کنندگان، فضای آشفته و بحرانی داخلی دانشجویان را پراگنده می کنند و به اعتصاب آنان پایان می دهند.
زمزمه می شود که در دشت برچی هم برای تظاهرات فردا هماهنگی می شود. این تظاهرات با تمام خوبی های آن می تواند اوضاع را آشفته تر سازد.
عده ای این تظاهرات را هزارگی خواهد خواند و تلاش حق خواهی دانشجویان را قومی جلوه خواهند داد.
به هرروی، برای چند روز آینده نگرانم. نمی دانم می شود این جریان را مدیریت کرد. اوضاع به سمت بحرانی شدن پیش می رود و من به شدت نگرانم.
کاش می شد این اوضاع را مدیریت کرد.
شاید هم تمام این زمزمه ها هیچ باشند و فردا همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود. ولی نمی توانم به خودم دروغ بگویم و خوش باورانه به اوضاع نگاه کنم.
اوضاع نگران کننده است و من بیش از حد نگرانم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر