هنری دیوید تورو فیلسوف آنارشیست ،شاعر، نویسنده، ناقد و فعال اجتماعی آمریکایی بود. در باره جکومت می گفت :
- «بهترین حکومت آنست که کمتر حکومت کند.»
درباره وظیفه عدم اطاعت از دولت معتقد بود که :
از جمله از سخنان معروفش :
- «در حکومتی که شهروندان آن خودسرانه بهبند کشیده میشوند، زندانی شدن افتخار است.»
- «مردم باید حقانیت را محترم شمارند، نه قانون را.»
- «برای تغییر پیش قضاوت هیچوقت دیر نیست»
- «تاکنون رفیقی پیدا نکردم که به اندازهٔ تنهایی قابل رفاقت باشد»
- « به سمت و سوی رویاهایت بران ، آنگونه زندگی کن که قوه تصورت خلق کرده است.»
- « توده مردم در نومیدی خاموش زندگی می کنند.»
- « هر چقدر زندگی تان نکبت بار و دشوار باشد از آن روی برنگردانیدوآن را مورد دشنام قرار ندهید .زیرا آنطور که تصور می کنید موقعیت شما رقت بار نیست. چون عیبجو در بهشت نیز عیبجویی می کند،زندگی تان را دوست داشته باشید.»
- برای عاشق نشدن هیچ راه حلی وجود ندارد اما برای بیشتر عاشق شدن همیشه راهی هست.
غنیترین کسی است که لذتهای ارزانتری دارد.
انسانی که دوران بی فکری کودکی را پشت سر گذاشته باشد، هرگز حیوانی را بی دلیل نخواهد کشت. حیوانی که به اندازه او حق زیستن دارد.
بسياري از انسانها يك عمر به ماهيگيري مي روند اما هرگز نمي فهمند كه به دنبال ماهي نيستند
یک تفنگ به شما لاشه را می دهد , نه پرنده را
برای فیلسوف بودن تنها لازم نیست افکار دقیق و زیرکانه داشت و حتی لازم نیست برای آن به مدرسه رفت.( در آن رشتهتحصیل کرد).بلکه باید اینقدر خرد و اندیشیدن را دوست داشت که بتوان براساس آنزندگی ای بر پایه سادگی ، استقلال ، بزرگواری(جوانمردی) و اعتماد بنا کرد.
زندگانی توده ی مردم درماندگی ای خاموش است
"براستی چه رفیقی میتواند به اندازهٔتنهایی قابل رفاقت باشد؟ "
* چیزی عوض نمی شود ماییم که دگرگون می شویم .
* زبان دوستی واژه نیست ، معناست .
هيچ گاه نوميد نمي شوم چون هر تلاشي که به ثمر نرسد گامي هست به سوي موفقيت.
داشتن ذهني خوب کافي نيست،نکنه اصلي استفاده صحيح از ان هست.
ذهني که به سوي ايده اي تازه کشيده شود،هيچ گاه به معياري گذشته اش بازنمي گردد.
«حیاتِ وحش، حافظِ جهان است.»
انسان سرانجام فقط به هدفی می زند که به سمتش نشانه رفته است.
درذهن خود هیچ واقعیتی راسراغ ندارم که ازتلاش انسان برای نیل به درجات عالی زندگی برترباشد.
موفقیت به سراغ کسانی می آید که انقدر در تلاشاند که وقت نمی کنند دنبال آن بروند.
تردید ندارم که بشر ضمن تکامل تدریجی خود از خوردن حیوانات دست خواهد کشید، همانطور که قبیله های وحشی از خوردن یکدیگر دست کشیدند.
چه بسیار کسان که با خواندن یک کتاب دورانی نو در زندگی خود گشودهاند.
انسان همانگونه که به تناسب زندگی خود را ساده می کند، قوانین هستی با پیجیدگی کمتری برای او ظاهر خواهد شد. تنهایی او از انزوا، نداری او از فقر و ناچیزی او از ضعف نخواهد بود.
پدر نافرمانی مدنی - هنری دیوید تورو
در زمان حیات او دولت آمریکا قانون استرداد برده های فراری را به مورد اجرا گذاشت که بر طبق آن ایالات شمالی مجبور بودند برده های فراری پناهنده را به ایالات جنوبی تسلیم کنند. تورو که فردی بسیار آزادیخواه و انسان دوست بود با این عمل دولت آمریکا و نیز جنگ با مکزیک که همان ایام روی داده بود به شدت به مخالفت برخاست.
در این مورد رساله کوچکی به نام نافرمانی مدنی (Civil Disobedience)نوشت و نقطه نظر های فلسفی خود را در باره وظیفه افراد اجتماع در قبال دستورات ظالمانه و غیر انسانی دولت ها و حدود اختیار دولت بر مردم بیان داشت. این رساله چند سال بعد از مرگ تورو مورد توجه قرار گرفت و امروزه در شمار نوشته های ارزشمند بشمار می آید.
نافرمانی مدنی بکلی با رفتار وعمل یاغیان و گردنشان متفاوت است. فقط وقتی به نافرمانی مدنی متوسل باید شد که همه راه ها و وسایل مسالمت آمیز و مذاکرات قادر به رفع ظلم و تجاوز دولت به حقوق انسانی نباشد.
در این مورد تورو می گوید: "خواهان ستیزه با هیچ انسان و ملتی نیستم و میل ندارم میان افراد تفرقه و جدایی بیافکنم. نمی خواهم خود را بهتر از دیگران جلوه دهم. همیشه می کوشم بهانه ای بیابم تا مطابق قوانین کشور رفتار کنم، ولی حقیقت این است که نمی خواهم سرسری خود را آماده قبول پیروی از هر نوع قانونی بکنم. واقعیت این است که دلایلی در دست دارم که در این باره مشکوک باشم. هرسال که موقع وصول مالیات می رسد، مایلم اعمال و وضع دولت مرکزی و ایالات و وضع مردم رامورد بررسی قرار دهم تا بهانه ای بیابم که برطبق قوانین و مقررات رفتار کنم و اعمال خویش را با آنها هماهنگ نمایم."
او به آزادی و استقلال و حرمت فرد بسیار اهمیت می دهد و براین باور است که "تا دولت فرد را بعنوان یک نیروی عالی مستقل، نیرویی که همه قدرت دولت از او ناشی می شود، نشناسد و با وی رفتاری شایسته و در خور انسان نداشته باشد هرگز ملتی واقعا آزاد و روشنفکر پدید نخواهد آمد". "بهترین حکومت جز وسیله نیل افراد به هدف ها و مقاصدخویش چیز دیگری نیست، اما اکثر حکومت ها نوعاً مانع این مقصود می باشند."
تورو همانند همه متفکرین دوران مدرن رابطه دولت و مردم را رابطه ای بر اساس قرارداد دوطرفه می داند که برای سامان اجتماع و تأمین عدالت در جامعه به وجود می آید و مردم بخشی از حقوق و اختیارات خود را به نهادی به نام دولت برای مدتی واگذار می کنند. مسئولیت و وظیفه دولت خدمت به مردم از راه تأمین امنیت و عدالت و جلوگیری از تجاوز چه ازجانب افراد داخلی و چه مهاجمین خارجی است تا مردم در چنین محیطی بتوانند از آزادیهای خود بهره مند شوند و به پیشرفت و شکوفایی استعدادهای خود و دستیابی به زندگی مرفه و آبرومند برسند.
وظیفه مردم نیز اطاعت از حکومتی است که آن امکانات را با وضع قوانین عادلانه فراهم می کند. در جامعه اگر فردی مسئولیت خود را نادیده بگیرد و مرتکب خلاف و یا جرم شود دولت او را مجازات و زندانی می کند، یعنی دیگر مسئولیت حفظ آزادی آن فرد متخلف را برای انجام فعالیت های دلخواهش را ندارد، و بلکه وظیفه دارد او را مجازات کند.
به همین نحو، اگر حکومت نیز از قرار داد و وظایف و مسئولیت هایش در قبال مردم تخطی کند و به تذکرات مردم برای اصلاح سریع تخلفات بی توجهی نماید و از مسند قدرت نیز کناره نگیرد و بکوشد با خشونت و اعمال قدرت حکومت خود را تداوم بخشد، مردم هم که طرف دیگر قرارداد هستند اخلاقاً مسئولیت اطاعت از چنین حکومت ستمگر و متخلفی را ندارند، و بلکه وظیفه دارند با نافرمانی مدنی مانع کمک به بقای آن حکومت شوند.
تورو می گوید: "دولت هیچ حق مشروع و بی خدشه و بی نقصی در باره فرد جز آنچه فرد به او می دهد ندارد." "به نام فرد تابع حکومت خواهان آن نیستم که اساس دولت فوری لغو گردد و برافتاده شود، ولی خواهان آنم که فوری دولت بهتری تشکیل شود."
اینچنین بود که هنری دیوید تورو مرد درونگرایی كه در جنگل های اطراف گنكورد در ماساچوست زندگی می كرد و هر روز هم جزئیات رشد گیاهان و مهاجرت پرندگان را در دفتر یادداشتش می نوشت آنچنان شد كه چهره هایی مثل مهاتما گاندی، مارتین لوتركینگ و لئو تولستوی، او را الگوی خود قرار دادند.
والدن
والدن اثر هنری دیوید تورو و به طور کلی آثار این فیلسوف آمریکایی پر از مفاهیم نو و بدیع از ماهیت انسان و ارتباطش با دنیای اطراف است. والدن حاصل تجربه تورو از زندگی در طبیعت است.
هنری دیوید تورو را در ویکی پدیای انگلیسی در اینجا بخوانید.
کتاب والدن را در اینجا بخوانید.
چقدر جملۀ قصار گفته بنده خدا!
پاسخحذف... در کل سپاس بخاطر معرفی دیوید تورو.
خواهش می کنم دمادم عزیز
پاسخحذف