بونونتورا دوروتی

 

 بونونتورا دوروتی در ۱۸۹۶ در شهر لئون در مرکز اسپانیا بدنيا آمد. در ۱۴ سالگی مدرسه را ترک کرد تا به عنوان مکانيک در راه آهن به کار مشغول شود. بعد از چند سال يک اعتصاب به خاطر رعايت نشدن حقوق کارگران توسط دولت را رهبری کرد که بعد از چند روز با دخالت نيروهای ارتش اعتصاب شکست خورد
دوروتی توانست به فرانسه فرار کند و در آنجا توانست با آنارشيستهای واقع در تبعيد ارتباط بر قرار کند.تحت تاثير آنها دوروتی نيز به آنارشيستها ملحق شد. حکومت سلطنتی اسپانيا در ۱۹۳۱ سقوط کرد. در زمان جنگ داخلی با وجود اينکه نيروهای فرانکو از نظر نظامی مجهزتر بودند و هيتلر و موسيلينی به طور متوسط روزی ده هزار بمب ميريختند؛ پيروزی هميشه با آنارشيستها بود آنارشيستها بعد از عقب راندن فاشيستها در ايالت آستوريا به رویای آنارشيستها واقعيت بخشيدند. در آستورياس پول ارزشی نداشت و همه چيز مساوی تقسيم شده بود. هيچ جنسی ارزشگذاری نشده بود. چرا که نظام پولی از بين رفته بود. دوروتی ميگفت از اين که جايی را خراب کنيد ناراحت نباشيد چون خود ما کارگرها همه چيز را درست کرده ايم و باز هم درست ميکنيم. ابتدا بايد سيستم بورژوازی را از بين ببريم زمانی که نيروهای فرانکو به مادريد حمله کردند؛ آنارشيستها تا آخرين نفر مقاومت کردند تا بالاخره شهر را باز پس گرفتند. اما گلدمن در ۶۰ سالگی به اسپانيا آمده بود و به درخواست دوروتی بولتن انگليسی را اداره ميکرد. تمام عمليات بازپس گيری مادريد توسط تروتسکيستها و آنارشيستها و گروهی ايتاليايی به نام گاریبالدین ها انجام شده بود. حزب فالانژ توسط نازیهای آلمان و فاشيستهای ايتاليا تغذيه ميشد. و حرکت ارتش سرخ وضعيت را در شرق خراب کرد و زمينه ساز حرکت نيروهای فرانکو را ايجاد کرد. بعد از سقوط مادريد ؛ دوروتی يکبار ديگر خواست آنجا را با نيرويی ۱۸۰۰ نفری بازپس گيرد که در يک زد وخوورد کشته شد. مراسم به خاکسپاريش بزرگ‌ترين گردهمايی در تاريخ اسپانيا بود. ۵۰۰هزار نفر در بارسلون با پرچمهای سیاه و سرخ جمع شده بودند. دوروتی تنها کسی بود که توانست برای مدتی آنارشيسم را در يک منطقه ايجاد کند.