از زمانی که چپ دولتی به رهبری لنین موفق به کسب قدرت سیاسی شد ما شاهد شکل گیری دولتهای چپ گوناگون و مختلفی در عرصه جهانی بوده ایم که در مقابل راست دولتی به رویارویی و تقابل سیاسی ، نظامی ، تسلیحاتی ،فرهنگی و ... برخواستند و هم زمان این هر دو نیروی به ظاهر متخاصم دولتی دشمن مشترکشان را که همانا آنارشیستها بودند را فراموش نکردند و به اشکال مختلف با آنان مبارزه کردند .
اینکه چرا تا کنون نیروی سوم (جنبش آنارشیستی ) در عرصه جهانی نتوانسته است پیروز شود دلا یل گوناگونی دارد از جمله آنکه :
۱- به دلیل آنکه طرح ارائه شده از طرف آنارشیستها ناروشن بوده و برای مردم ملموس نبوده است تا بتوانند تصور کنند که چگونه بدون دولت راست یا دولت چپ میتوان جامعه را حفظ واداره کنند
۲- به دلیل گوناگونی و تنوع تفکرات آنارشیستی که شاید بتوان گفت به اندازه تعداد کسانی است که خود را آنارشیست میدانند و علت آن در خود ماهیت آنارشیسم است
۳- به دلیل کوچک بودن گروههای آنارشیستی به همان اندازه تاثیر آنها کوچک است
۴- پراکندگی و عدم انسجام گروههای آنارشیستی با یکدیگر و تبدیل نشدن آن به یک جنبش عظیم اجتماعی است (البته به جز جنگ داخلی اسپانیا بین سالهای 1936 تا 1939 )
۵- بخش قابل توجهی از کسانی که خود را آنارشیست میدانند عملا هیچ اقدامی برای رشد و گسترش تفکر خود نمیکنند و عمدتا در فعالیتهای سیاسی ، اجتماعی ، هنری و...غیرفعال هستند و نقشی ندارند
۶- نداشتن تعریف درست از مفهوم آنارشیسم ، حتی کسانی که خود را آنارشیست می دانند و آن را صرفا در حوضه فردی تعریف میکنند و نه در حوضه عمل اجتماعی و سیاسی
۷- عدم توجه آنارشیستها به نقش تبلیغات برای رشد تفکر آنارشیستی
۸- از آنجا که آنارشیستها به جای کسی مبارزه نمیکنند و قرار نیست دولتی تشکیل دهند ، تصور عام مردم آن است که این تفکر همیشه در قالب اپوزیسیون باقی خواهد ماند و طرحها و ایدههای آنان آرمان گرایانه و تخیلی است هر چند که انسانی است و در صورت تحقق ،مدینه فاضله تحقق پیدا خواهد کرد
۹- از آنجایی که زمانی آنارشیسم میتواند پیروز شود که توسط خود تودههای مردم آگاهانه تحقق پیدا کند ، در واقع نیاز به یک مشارکت حد اکثری و جمعی دارد
۱۰- تبلیغات زیادی همیشه بر علیه آنارشیسم توسط دولتهای راست و چپ صورت گرفته است و تلاش کرده اند تا مفاهیم نادرستی را که جای مفاهیم واقعی آن در جامعه تبلیغ کنند
۱۱- آنارشیسم نیاز به کار جمعی توسط تودههای مردم در هر عصری دارد تا با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی و.......شکل و محتوای آلترناتیو آنارشیستی خود را در آن برهه زمان توضیح دهند یعنی آنارشیسم یک نسخه از قبل پیچیده شده نیست و با توجه به شرایط روز میبایست خود را تعریف کند و آنارشیسم فاقد اندیشمند مشخصی است
۱۲- بسیاری از آنارشیستهای فرد گرا،بیشتر فرد گرا و غیرفعال در حوزه سیاسی هستند تا اینکه آنارشیست فعال فرد گرا باشند که برای آرمانهای خود مبارزه و تلاش کنند.
بررسی وضعیت جنبش آنارشیستی در شرایط کنونی :
از آنجایی که نیروهای راست دولتی در بحران سرمایه داری بسر میبرند و نیروهای چپ دولتی نیز شکست خورده اند و همانطور که آنارشیستها همیشه معتقد بوده اند ، در واقع پاشنه آشیل چپ دولتی تشکیل دولت و حزب با توجه به سنت و تجربه راست دولتی بوده است یعنی همانند نیروهای بورژوازی دست به ساخت حزب و دولت زده اند و همانند آنها به جای مردم بر کرسی قدرت تکیه زده اند و قدرت و سرمایه آنان را فاسد کرد و هدفشان همیشه کسب قدرت سیاسی بوده است همانند اسلاف خود در بخش راست دولتی و هیچ اعتقادی به دموکراسی مستقیم و آزادی بی قید و شرط نداشته اند و با تمرکز قدرت و انباشت سرمایه در دستان خود میخواسته اند به جنگ قدرت دولتهای راست سرمایه داری بروند و همانند بورژوازی دچار بورکراسی بوده اند و برای حفظ قدرت و جاه طلبی خود هر صدای آزدیخواهی را در نطفه خفه کردند.
جنبش آنارشیستی با توجه به شرایط موجود جهانی میتواند مورد توجه بیشتر تودههای مردم قرار بگیرد و زمانی آنارشیسم در همه جوامع رشد خواهد کرد که مردم بتوانند شکل جدید اداره جامعه را در ذهن خود تصور و ترسیم کنند یا اینکه حداقل در جوامعی به پیروزی برسد.
در شرایط حاضر جنبش آنارشیستی در یونان و ترکیه در وضعیت خوبی بسر میبرد مخصوصا در یونان ولی در ایران شاهد یک جنبش آنرشیستی بالفعل نیستیم ولی آنارشیسم در ایران نیروی بالقوه قابل توجهای دارد مخصوصا در بین زنان و جوانان و تا حدی در جنبش کارگری ، البته جنبش کارگری بیشتر در چنگال تفکر چپ دولتی اسیر است ولی گرایشات آنارکو سندیکالیسم در بخشی از جنبش کارگری وجود دارد .
آنارشیسم در ایران هنوز نیروی سوم نیست و محسوب نمیشود ولی نسبت به چپ دولتی دروضعیت بهتری بسر میبرد و به همین خاطر با بیرون زدن جوانههای اندیشه آنارشیسم از یک طرف و از طرفی دیگر هر چه بیشتر چپ دولتی به بحران و عدم جایگاه خود در جامعه پی میبرد به همین دلیل حملات خود را به آنارشیسم افزایش میدهند و از طرفی دیگر شاخکهای امنیتی و تبلیغاتی رژیم نیز حساس شده اند و سعی میکنند آن را از دیدگاه اسلامی نقد و رّد کنند و همین روزها است که برای آن حدیثی نیز پیدا کنند
که همین نشانه آن است که رژیم نیز به رشد اندیشه آنارشیستی در جامعه پی برده است .
نگاهی به وبلاگها نیز نشان میدهد که بخشی از وبلاگ نویسان فعال خود را آنارشیست میدانند و بخشی نیز دارای اندیشههای آنارشیستی هستند بدون آنکه خود به آن ازعان کنند ولی مهم تفکر آنارشیستی است که در نوشتههای آنان مشهود است .
در گذشته جنبش سیاسی ایران فاقد گروه آنارشیستی منسجم و شناخته شده در عرصه جهانی بوده است و فقط تعداد افرادی در خارج خود را آنارشیست میدانستند و یا نشریاتی را با تیراژ محدود منتشر میکردند مانند نخدار ، نافرمان , انسان آزاد , ماهیانه ,آبگون و.... ولی امروزه ما شاهد گروههای کوچک آنارشیستی مستقل و غیرمتمرکزدر ایران هستیم و در خارج نیز یک گروه آنارشیستی فعال وجود دارد که ارتباطاتی را با آنارشیستهای دیگر کشورها دارد و دارای چند وبلاگ فعال و صفحه فیسبوکی و... هستند ودر چند کشور فعال می باشند .امروزه تعداد قابل توجهی از جوانان خود را آنارشیست میدانند هر چند که فعال نیستند و فقط نام آن را بر خود نهاده اند ولی باز خود این امر مثبت است و قابل تعمق و بررسی است که نشان میدهد اندیشه آنارشیستی تا چه حد مورد توجه و قبول جوانان قرار گرفته است.
نظام جلالی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر