۱۳۹۲ فروردین ۱۷, شنبه

گفتگو : سئوالاتی پیرامون آنارشیسم , چگونه ساختن جامعه آنارشیستی از همین امروز ممکن است?





آیا آنارشیست ها با نهاد قانون منظورم قوه قضائیه هست مشکلی دارند و به طور کل چه دیدی دارند به این قضیه ؟!


قانون, توسط دولتها و احزاب آن نوشته و تدوین می شود و در درجه اول در خدمت دولتها است. در جوامع سرمایه داری قانون در خدمت دولت و منافع سرمایه داری است. قانونی که توسط مردم تدوین شود و در جهت راحتر و بهتر زندگی کردن اون ها باشد طبیعتا از اون حمایت می کنیم.در واقع از توافقات و قرارداد های اجتماعی که مردم تدوین کنند دفاع می کنیم. اما در رابطه با صلاحیت قوه قضائیه ابهامات و سئوالاتی وجود دارد چراکه واقعا چه کسی از بین انسانها صلاحیت دارد که در مورد دیگری قضاوت کند و تازه حکمی هم صادر کند که حتی به قیمت جان و زندگی فرد منتهی شود که تازه بسیاری از مجازات ها غیر قابل برگشت هست و مجازاتها باید به گونه ای باشد که در صورت اشتباه قابل جبران باشد و بتوان آن را برگرداند.در مورد اعدام و زندان که جان و عمر انسان تلف می شود وغیر قابل برگشت هست باید تجدید نظر کرد. ما نیاز به قوه قضائیه ای داریم که مبنای کارش نه انتقام و خدمت به دولت یا سرمایه داران بلکه هدفش باید کاملا مشخصات وخصوصیات انسانی داشته باشد .قوه قضائیه جامعه آنارشیستی نباید حکم غیر انسانی صادر کند و باید از حقوق انسانها و حیوانات و محیط زیست دفاع و حمایت کند.قوه قضائیه نیز باید مستقل باشد و کسانی که در این رشته درس می خوانند شورای قضات را تشکیل می دهند و به شکل خود مختار به اداره قوه قضائیه خواهند پرداخت اما اجازه دادن احکام غیر انسانی نخواهند داشت و قوه قضائیه نیز مانند هر نهاد دیگری توسط خبرنگاران و انجمن های دفاع از حقوق بشر و حقوق حیوانات و محیط زیست و شوراهای شهر یا روستا محل ,تحت نظارت قرار خواهند گرفت چراکه هیچ نهادی بدون نظارت جمعی و همگانی وجود نخواهد داشت و حتی اگر فردی یا افرادی مایل بودند که به هر نهاد یا ارگانی نظارت داشته باشند باید این امکان برای همه فراهم باشد چراکه هیچ فردی نسبت به فرد دیگری برتری ندارد و همه حقوق برابر خواهند داشت و هیچ چیزی نباید از دید مردم و شهروندان پنهان بماند.

پس یک نهادی باید باشه ؟ و همچنین برای مالیاتها و جاهایی مثل شهرداری... وجود نهاد ها سئوالم هست که عموما زیر نظر دولتها هستند و مجلس ,این نهاد ها باشند یا نباشند به چه شکل؟


در بین آنارشیستها در مورد چگونگی جامعه آنارشیستی 2 نظر وجود دارد . یک نظر به هیچ عنوان نه به چنین سئوالاتی پاسخ می دهد و نه به آن فکر می کند و هر گونه پاسخی را به آینده موکول می کند و می گوید که زمانی که بخواهد جامعه آنارشیستی شکل بگیرد مردم آن جامعه, راه ها و روش ها را خودشان پیدا خواهند کرد که به نظر من با طفره رفتن از دادن پاسخ نمی توان دیگران را به شکل نوینی از روابط اجتماعی و سیاسی با ساختاری جدید و انسانی دعوت کنیم که خودمان از آن چیزی نمی دانیم و نمی توانیم زوایای چنین جامعه ای را ترسیم کنیم.سئوالاتی که آگاهانه شما دوست عزیز طرح کردید هدفتان این است که می خواهید بتوانیم زوایای چنین جامعه ای را روشن کرده و آن را تبدیل به یک آلترناتیو واقعی و جدی به جای دولتها کنیم آنهم از همین امروز که در واقع من هم چنین نظری را دارم که چنین نظری همان نظر دوم است.
هنگامی که هنوز دولت وجود دارد نمی توان جامعه را آنارشیستی کرد اما به محض آنکه دولت قدیم سرنگون شد باید از تشکیل دولت جدید جلوگیری کرد و سریعا با مشارکت مردم شروع به ایجاد کمون‌ها , تعاونیها و انجمنهای آزاد (آنارشیستی) کرد. اگر فردا به عنوان مثال در ایران قیام رادیکال رخ دهد، کە زمینە برای طرح‌های آنارشیستی در ادارە جامعە لازم باشد در اولین قدم لازم نیست که ادارات یا کارخانه جات تعطیل شوند.هر کارخانه یا اداره ای به وظایف و کار خود ادمه می دهند . کارگران و کارکنان اداره جات با تشکیل شورا به امور جاری رسیدگی می کنند و خود تصمیم گیری می کنند و روال کار خود را مثل گذشته به پیش می برند و فقط ارگانهای سرکوب منحل می شوند و هر محلی خود تامین امنیت می کند.ارگانهای سرکوب از بین می رود و وظایف و آزادی عمل نیروی پلیس محدود می شود و تحت نظارت, روزنامه نگاران ,شوراهای شهر و روستا و تشکلات داوطلبانه اجتماعی و حقوق بشری مردمی قرار می گیرد و علاوه بر آن هر انسانی خود ناظر عملکرد پلیس خواهد بود و قاعدتا در یکی از ارگانهای مردمی عضو است و به حقوق خود و وظایف پلیس آشنا هستند و پلیس نیز اجازه ندارد که خود سلب امنیت کند و یا به خشونت غیر انسانی متوسل شود و یا بی جهت مختل آزادی و امنین افراد جامعه گردد و بی جهت دست به کنترل و تفتیش افراد یا خانه ها بزند.افراد پلیس که در گذشته برخوردهای غیر انسانی و خشونت آمیز با مردم داشته اند در این اداره کار نخواهند کرد و بایستی تغییر شغل دهند.

به عنوان مثال وزارت امور خارجه می تواند بعد از سقوط رژیم توسط دانشجویان علوم سیاسی و روابط سیاسی بین الملل دانشگاه ها به طور موقت اداره شود و شورای دانشجویان علوم سیاسی به طور موقت در یک دوره مثلا 3 ماهه مسئولیت ارتباط با خارج را به عهده بگیرد و به جای دولت موقت باشد. در واقع این شورا به جای مردم تصمیم نمی گیرد بلکه نقش هماهنگ کننده را پیدا می کند تا شوراهای خود گردان و مستقل مردمی در همه نهاد ها , شهرها ,روستاها , ادارات و کارخانجات شکل بگیرد.


در جامعه آنارشیستی , انسان و رعایت حقوق انسانی او و برخورد انسانی با حیوانات و آسیب نزدن به محیط زیست در راس امور قرار خواهد داشت و هر قانون یا قرداد اجتماعی بر اساس رعایت این 3 اصل باید باشد

امیدوارم دیگر رفقای آنارشیست طرح ,نظر و پیشنهاد خود را در مورد این سئوالات و پاسخ های داده شده را بنویسند تا بتوانیم زوایای ناروشن چگونگی تغییر از یک ساختاری که در آن دولت وجود دارد و تغییر آن به یک جامعه آنارشیستی و اینکه چگونه قابل اجرا است بحث و گفتگو کنیم

نظام جلالی31.12.2011

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر